سایت رسمی عباد الرحمن

عباد الرحمن,احکام,طب,طب اسلامی,عکس نوشته,کتاب,دانلود کتاب,تفسیر,بصیرت افزایی,حوزه,دانلود کتابpdf,آیت الله تبریزیان

تلخیص استصحاب کفایه الاصول

  • ۰۶:۰۰

تلخیص بحث استصحاب کفایه الاصول (روی عناوین کلیک کنید)

فصل فی الاستصحاب 

تعریف الاستصحاب 

الاستصحاب مسأله أصولیه 

فقد استدل علیه بوجوه:

  • الوجه الأول استقرار بناء العقلاء 
  • الوجه الثانی أن الثبوت فی السابق موجب للظن به فی اللاحق 
  • الوجه الثالث دعوی الإجماع علیه 
  • الوجه الرابع و هو العمده فی الباب الأخبار المستفیضه  


و التحقیق أن ما عد من الوضع علی أنحاء:

أما النحو الأول ما لا یکاد یتطرق إلیه الجعل إطلاقا 

و أما النحو الثانی ما لا یکاد یتطرق إلیه الجعل الاستقلالی دون التبعی 

و أما النحو الثالث ما یصح جعله استقلالا و تبعا للتکلیف 


تنبیهات استصحاب:

تقدم قائده تجاوز، فراغ، ید و ... به جز قرعه بر استصحاب

  • ۰۶:۱۹

تذنیب استصحاب: تقدم قائده تجاوز، فراغ، ید و ... بر استصحاب

• در صورتی که مکلف در حین اشتغال به عمل در اتیان جزئی از عمل پس از گذشتن از محل آن شک کند: قائده تجاوز جاری می شود در حالی که استصحاب عدم، اقتضای فساد می کند.

• گاهی در صورتی که مکلف در صورت فراقت از کل عمل در اتیان جزئی از عمل شک کند مثل اینکه پس از اتمام نماز در اتیان رکوع رکعت سوم شک می کند یا پس از اتیان وضو در شستن دست راست شک کند: استصحاب عدم اقتضای عدم می کند ولی قائده فراغ هم جاری می شود.

• درصورتی که مکلفی کاری انجام داده مثلا عقدی خوانده و ما شک می کنیم که ان را صحیح انجام داده یا نه؟: استصحاب عدم اقضای فساد و اصاله صحه فعل غیر مقتضای صحت می کند.

• در صورتی که مالی در تحت تصرف کسی است که قبلا  ملک شخص دیگر بود شک می کنیم که آیا خودش هست یا نه؟ قائده ید

ورود استصحاب بر سائر اصول عملیه و بحث تعارض دو استصحاب

  • ۱۸:۳۸

خاتمه استصحاب: نسبت بین استصحاب با سائر اصول عملیه و تعارض دو استصحاب

نسبت بین استصحاب با سائر اصول عملیه: 

استصحاب نقلی وارد بر سائر اصول عملیه است و بر آنها مقدم می شود.

استصحاب بر اصول عملیه عقلیه هم مقدم است:

موضوع برائت عقلیه: عدم البیان

موضوع اصاله الاحتیاط عقلی: عدم مومّن از عقاب

موضوع تخییر عقلی: عدم المرجح

استصحاب که یک اصل عملی برخوردار از حجیت است می گوید انا البیان ، پس موضوع برائت عقلی از دست می رود. استصحاب می گوید: انا مومن من العذاب پس موضوع اختیاط عقلی برداشته می شود. استصحاب می گوید انا المرجح، پس موضوع تخییر برداشته می شود. (ورود)

تعارض دو استصحاب:

عدم جریان استصحاب با وجود اماره معتبره

  • ۰۸:۳۹

مقام دوم: اماره ای در مورد استصحاب وجود نداشته باشد هر چند آن اماره موافق استصحاب باشد

علت: با وجود اماره ظنیه معتبره نوبت به اصول عملیه از جمله استصحاب نمی رسد چون اصول عملیه از جمله استصحاب برای حیرت در مقام عمل در صورت عدم دسترسی به دلیل اجتهادی است.

سوال: تقدیم اماره معتبره بر اصل عملی مانند استصحاب از چه بابی است؟

  • از باب ورود اماره بر استصحاب
  • از باب حکومت اماره بر استصحاب
  • از باب جمع بین اماره و استصحاب

آخوند: حق این است که از باب ورود است.

بقاء موضوع در استصحاب

  • ۱۵:۰۰

مقام اول: بقاء موضوع از شرایط استصحاب است

دو احتمال در مورد بقای موضوع وجود دارد:

  1. بقای موضوع به معنای اتحاد قضیه مشکوکه با قضیه متیقنه باشد: مورد نظر آخوند ره است (شکی در اعتبار آن نیست) باتوجه به اینکه شک و یقین از حالات نفسانیه هستند که به تصدیق تعلق می گیرند نه به تصور، لذا بحث روی قضیه پیاده می شود (و از طرف دیگر در استصحاب همانگونه که موضوع قضیه باید باقی باشد محمول نیز باید باقی باشد اما چون موضوع از اهمیت بیشتری برخوردار است لذا بقاء موضوع عنوان می شود.) چون در استصحاب اولا شک در بقاء است که به دنبال ابقاء آن هستیم و حال آنکه اگر موضوع باقی نباشد ابقاء ماکان نخواهد بود بلکه شک در حدوث خواهد بود و ثانیا در استصحاب بحث از نقض است و بدون بقاء موضوع (اتحاد قضیه متیقنه و مشکوکه، نقض صدق نمی کند.
  1. مراد از بقای موضوع یعنی احراز وجود خارجی موضوع باشد (شیخ انصاری ره): به نظر ما احراز وجود خارجی موضوع گاهی نه تنها مفید نیست بلکه گاهی مضر به استصحاب است مثلا در جمله زید موجود استصحاب در صورت شک زید است حال اگر وجود خارجی زید احراز شود جای استصحاب نخواهد بود و گاهی چنین احرازی مورد نیاز است و آن در صورتی است که حکمی بر وجود خارجی موضوع مترتب شده باشد مثلا زید یجب اکرامه چون حکم بر وجود خارجی مترتب شده لذا احراز وجود خارجی زید برای استصحاب حکم لازم است و گاهی چنین احرازی مورد نیاز نیست و آن در صورتی است که حکمی بر موضوع با قطع نظر از وجود خارجی مترتب شده است مثلا بنا بر مبنای جواز تقلید از میت اگر حکم قضیه ای مانند زید عادل تردید داشته باشیم که استصحاب می کنیم.

نتیجه: کلام شیخ کلیت ندارد و چه بسا بدون احراز موضوع خارجی ارکان استصحاب تام است و جاری می شود.

تنبیهات استصحاب کفایه الاصول

  • ۲۲:۰۵

تلخیص تنبیهات استصحاب

تنبیه اول: در استصحاب، شک و یقین فعلی لازم است

در حالت غفلت استصحاب جاری نمی شود چون برای استصحاب شک و یقین فعلی لازم است

فعلی لازم است

تنبیه دوم: استصحاب با تقدیر یقین

گفتیم که در استصحاب باید یقین و شک فعلی وجود داشته باشد. سوال اینجاست که آیا یقین تقدیری و فرضی هم کفایت می کند یا نه؟

اخوند ره: اظهر جریان استصحاب علی تقدیر یقین است.


تنبیه سوم: اقسام استصحاب کلی

گاهی فرد را استصحاب می کنیم مثلا استصحاب وجود زید در خانه (غالبا استصحاب ها از همین مورد است) و گاهی کلی را استصحاب می کنیم مثلا استصحاب کلی انسان در خانه در زمانی که ممکن است زید یا شخص دیگری به تنهای یا با هم در خانه باشند و ممکن است هیچ کدام در خانه نباشند. استصحاب کلی سه قسم دارد.

تنبیه چهارم: جریان استصحاب در امور غیر قاره

بدون شک استصحاب در امور غیر تدریجی (قاره) جاری می شود و در امور تدریجی (غیر قاره) مثل زمان و حرکت آب هم، چنان که در این تنبیه اثبات می شود استصحاب جاری می شود.

مراد از شک در ادله استصحاب

  • ۱۸:۱۰

تنبیه چهاردهم: مراد از شک در ادله استصحاب

در مورد شکی که در استصحاب اخذ شده دو احتمال وجود دارد:

  1. مراد از آن شک اصطلاحی باشد (تساوی الطرفین)
  2. مراد از آن غیر یقین است و شامل ظن به خلاف و ظن به وفاق را هم در بر می گیرد.

 

آخوند ره: مراد غیر یقین است زیرا:

  1. در عرف و لغت همانگونه که در بعضی از کتابهای لغت وارد شده
  2. در روایات وارد شده در ابواب مختلف استصحاب، مراد از شک غیر یقین است.
  3. تقابل بین یقین و شک که در روایات استصحاب اخذ شده است. یقین را به وسیله یقین نقض نکن بلکه به وسیله یقین دیگر نقض کن.مثلا در لا حتی یستیقن انه قد نام، امام بدون اینکه تفصیلی قائل شوند فرمودند با وجود اماره بر خواب ( یکی چرت و دو چرت) و فرقی بین ظن به نوم و عدم ظن به نوم نگذاشتند.

استصحاب حکم مخصص

  • ۱۸:۱۰

تنبیه سیزدهم: استصحاب حکم مخصص

با وجود دلیل اجتهادی خواه به نحو خطاب عام باشد و خواه به نحو خطاب مطلق و... نوبت به استصحاب نمی رسد زیرا دلیل اجتهادی بر اصل عملی مقدم است اما گاهی خطاب عام وارد شده (مثل اکرم العلماء) و به دنبال آن خطاب خاصی که اختصاص به زمان مشخص دارد وارد شده (مثل لا تکرم زیدا العالم یوم الجمعه) حال پس از سپری شدن این زمان (یوم الجمعه) شک می کنیم که آیا پس از زمان خاص به عموم عام اخذ می کنیم یا حکم خاص را استصحاب می کنیم. ( در روز شنبه شک می کنیم که آیا هنوز هم نباید زید عالم اکرام شود یا نه)

استصحاب امور اعتقادی

  • ۰۶:۴۵

تنبیه دوازدهم: استصحاب امور اعتقادی

در تنبه ده و هفت گفیتم که مستصحب باید یا از احکام شرعیه باشد یا از موضوعاتی که دارای حکم شرعی(مثل حیات زید که دارای اثر بلاواسطه باشد یا موضوعات صرفه یعنی موضوعات عرفی که شارع بدون تصرف در آنها، آنها را موضوع حکم شرعی قرار داده مثل تراب و ماء و نماز  و روزه) باشد.

 

امور اعتقادیه:

  1. از اموری هستند که از نظر شرعی، اعتقاد (تسلیم و انقیاد) به آنها مهم است. مثل حالات حساب و محشر و چگونگی عقاب و ثواب: در چنین امور اعتقادی در صورتی که شرائط استصحاب(یقین سابق و شک لاحق وجود داشته باشد چون استصحاب عمومیت دارد هم در موضوع جارری میشود و هم درحکم (بین مفهوم یقین و اعتقاد عموم و خصوص من وجه است مثل اینکه اهل کتاب به پیامبری پیامبر ص یقین داشتند ولی اعتقاد و ایمان نداشتند. و مثل مردم که با شنیدن از یکی دو نفر اعتقاد به مطلبی پیدا میکنند بدون اینکه علم حاصل شود.)

شک در تقدیم و تاخر

  • ۲۳:۰۰

تنبیه یازدهم: الشک فی التقدم و التأخر

 

شک:

  • در اصل حدوث حکم یا موضوع ذی حکم است

استصحاب به عدم در صورتی که دارای اثر باشد جاری می شود.

 

  • در کیفیت حدوث(تقدیم یا تاخیر حدوث) بعد از یقین بعد اصل تحقیق و حدوث

یا تقدم و تاخر را نسبت به اجزاء می سنجیم

۱ ۲
Designed By Erfan Powered by Bayan

کپی برداری برای سایت های غیر تجاری و تبلیغی آزاد می باشد

نظرات خصوصی جواب داده نمی شود