- جمعه ۲۶ فروردين ۰۱
- ۱۷:۲۱
معنی اعم در زبان فارسی
معنی اعم در مقابل معنی اخص است و « ائم » املای اشتباه آن است. وقتی می گوییم اعم از اینکه یا اعم از، می خواهیم عمومیت و شمول کلام خود را بیان کنیم. مثلا وقتی می گوییم: «من نیروی کار می خواهم اعم از اینکه مرد باشد یا زن» یا «اعم از مرد یا زن» می خواهیم بگوییم درخواست من عام هست و هم شامل مرد می شود و هم زن. و اگر «اعم از اینکه» را نمی گفتیم مخاطب نمی دانست که خواسته ما شامل نیروی زن هم می شود یا نه.
معنی اخص هم خاص تر است و «اخص از اینکه» کاربرد ندارد و کلمه اخص در زبان عربی بیشتر کاربرد دارد ولی در فارسی هم گاهی مثلا می گویند: «جواب شما اخص از جواب سوال است» یعنی شما کامل جواب ندادید و جواب شما مقداری از جواب سوال بود.
اعم از کلمه عام می آید همانطور که اخص از کلمه خاص می آید. اعم یعنی عمومیت دارد و شامل موارد مذکور می شود و این ذهنیت به وجود نیاید که شامل این موارد نمی شود.
اعم از یعنی چه؟
اعم از برای تفسیر و توضیح ماقبل خود و بیان شمول و عمومیت آن استفاده می شود مثلا در ماده 2 قانون مجازات اسلامی آمده: هر رفتاری اعم از فعل یا ترک فعل که در قانون برای آن مجازات تعیین شده است جرم محسوب می شود. وقتی قانونگذار می گوید "هر رفتاری" که در قانون برای آن مجازات تعیین شده جرم محسوب می شود و می خواهد "هر رفتاری" را توضیخ و تفسیر کند و شمول و عمومیت آن را بیان کند می گوید اعم از فعل یا ترک فعل. یعنی هر رفتاری چه فعل باشد و کاری انجام دهد چه ترک فعل فعل باشد و کاری که باید انجام دهد را ترک کند جرم است. مثال ساده تر اینکه مثلا وقتی گفته می شود پولشویی اعم از اینکه داخل یا خارج از کشور انجام شود جرم است منظور این است که پولشویی جرم است چه در داخل کشور انجام شود و چه در خارج از کشور. و با کلمه اعم از شمول و عمویت این قانون در داخل و خارج از کشور را تبیین می کنند.
نکته ای که وجود دارد این است که جملاتی که قبل از "اعم از" می آیند غالبا اطلاق دارند و در واقع حتی اگر متکم نگوید "اعم از فلان" هم شامل آن می شود و گفتن "اعم از" صرفا تاکید بر این اطلاق و عمومیت و شمول است تا ابهامی و اجمالی برای مخاطب به وجود نیاید ولی اگر واقعا این اجمال و ابهام وجود داشته باشد لازم است متکلم "اعم از" را حتما بیان کند وگرنه جمله او عمومیت و شمول را ندارد.
مثال هایی از جملاتی که در آن اعم از استفاده شده است
قوانینی ازقانون مجازات اسلامی که در آن کلمه اعم آمده است:
ماده 6 ـ به جرایم مستخدمان دولت اعم از ایرانی یا غیر ایرانی که در رابطه با شغل و وظیفه خود در خارج از قلمرو حاکمیت ایران مرتکب شده اند و به جرایم مأموران سیاسی و کنسولی و دیگر وابستگان دولت ایران که از مصونیت سیاسی برخوردارند طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران رسیدگی می شود.
ماده 17 ـ دیه اعم از مقدر و غیرمقدر، مالی است که در شرع مقدس برای ایراد جنایت غیرعمدی بر نفس، اعضاء و منافع و یا جنایت عمدی در مواردی که به هر جهتی قصاص ندارد به موجب قانون مقرر می شود.
تبصره 2 ماده 495 ـ ولی بیمار اعم از ولی خاص است مانند پدر و ولی عام که مقام رهبری است.
تبصره ماده 612 ـ لال اعم از مادر زادی و عارضی است
معنی اعم در لغت نامه دهخدا
اعم.
[اَ عَم م] (ع ص، اِ) گروه بسیار. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). جماعت بسیار. (از اقرب الموارد). || درشت و سطبر از هر چیزى. (ناظم الاطباء) (منتهى الارب). درشت. (از اقرب الموارد). || درازبالا. (منتهى الارب). رجل اعم؛ مرد درازبالا و کذلک نخل اعم. (ناظم الاطباء). || فراگیرنده تر همه را. (آنندراج) (غیاث اللغات). فرارسنده تر. (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن على): هو اعم منه؛ او شاملتر است از آن. (ناظم الاطباء). شاملتر. (از اقرب الموارد). فراگرفته تر. شاملتر. عام تر. (ناظم الاطباء). فراگیرنده تر. پرافرادتر. مقابل اخص. (یادداشت بخط مؤلف). || خواه. چه. زش. (یادداشت بخط مؤلف): خواهر اعم از تنى و غیرتنى نصف برادر ارث برد؛ خواه تنى... (یادداشت بخط مؤلف). اعم از اینکه بخواهد یا نه؛ زش خواهد یا نه؛ چه بخواهد چه نخواهد. عشب گیاه باشد، اعم از تر و خشک. اعم از اینکه او بیاید یا نیاید من میروم. (یادداشت مؤلف).
- اعم از؛ خواه. چه. خواهى. یا. (یادداشت بخط مؤلف): ذَفَر؛ تیزى و تندى بوى خواه خوش و خواه ناخوش. اعم از اینکه بیاید یا نیاید؛ خواه بیاید خواه نیاید. (یادداشت بخط مؤلف).
اعم در اصول فقه
اعم در اصول فقه در مقابل صحیح است و کسی که اعمی هست عقیده دارد که الفاظ عبادات برای اعم از عبادت صحیح و فاسد وضع شده اند ولی صحیحی عقیده دارد الفاظ عبادات فقط برای عبادات صحیح وضع شده است مثلا صحیحی می گوید لفظ صلاه فقط برای صلاه صحیحی که تمام اجزاء و شرائط را دارد وضع شده است ولی اعمی می گوید: لفظ صلاه هم شامل صلاه صحیح می شود هم صلاتی که مثلا رو به قبله نیست و هر کدام از صحیحی و اعمی دلایلی دارند.
- ۳۶۳۹۲