- يكشنبه ۵ دی ۹۵
- ۱۸:۰۰
محل نزاع صحیحی و اعمی
2. معنی صحیح
3. قدر جامع
•قدر جامع بنا بر قول صحیحی:
•قدر جامع بنا بر قول اعمی
1. مقداری از اجزاء عبادت مانند ارکان نماز در نماز
اشکال: صدق حقیقی لفظ صله دائر مدار ارکان نیست و این نام گذاری جامع افراد و مانع اغیار نیست. برخی نماز ها مثل نماز غریق تمام ارکان را ندارد ولی عرفا نماز صدق می کند و بعضی نماز ها تمام ارکان را دارد ولی سائر اجزاء و شرایط را ندارد و عرفا نماز صدق نمی کند.
اگر نماز با تمام ارکان و اجزاء وشرایط انجام شود لازم می آید لفظ نماز مجاز استعمال شود.
2. معظم اجزاء قدر جامع باشد و مقدار این اجزاء هم دائر مدار صدق عرفی باشد.
اشکال: آنچه که در مسمی معتبر است تبدل پیدا می کند مثلا در یک نماز فقط سجده به جا نیاورده وصدق عرفی نماز می کند و در نماز دیگر فقط رکوع به جا نیامده وباز هم صدق عرفی نماز می کند. پس نماز با سجده وبدون سجده نماز هست.
اگر نماز با تمام ارکان و اجزاء وشرایط انجام شود لازم می آید لفظ نماز مجاز استعمال شود.
درنماز تام الاجزاء و الشرایط، هر یک از اجزاء مردد شده است بین اینکه داخل در معظم اجزاء هست یا نه.
4. قدر جامع مثل معجون ها و مرکبات خارجیه است. همانطور که عرف اگر یک داروی ترکیبی یا معجونی دیگر یک جزء کم یا زیاد شود تسامح می کند و آن را همان معجون می داند در الفاظ عبادات هم تسامح می کند.(الفاظ عبادات برای صحیح وضع شدند ولی در فاسد تسامحا همان لفظ را عرف به کار می برد.)
اشکال: قیاس مع الفارق هست چون معجون ها و مرکبات خارجیه در ابتدا برای ترکیب خاصی وضع شده اند ولی در الفاظ عبادات اینطور نیست و عبادت صحیح در حالت مختلف متفاوت است و یک عبادت در یک حالت صحیح هست و در حالتی دیگر فاسد(مثل نماز دو رکعتی در حالت حضور و سفر)
5. قدر جامع مثل اسامی مقادیر و وزن ها هست(مثلا متر را واضع وضع کرده برای 100 سانتی متر ولی این اسم برای بیشتر از 100 سانتیمتر و کمتر از آن هم استعمال می شود (یا همان ابتدا برای اعم وضع شده یا در اثر کثرت استعمال حقیقت شده در آن معنا).
اشکال: قیاس مع الفارق است چون عبادت صحیح در حالات مختلف از حیث زیاده و نقص متفاوت است و چیز ثابتی وجود ندارد که زیاده و نقصان را با آن قیاس کنیم و لفظ را برای اعم از آن وضع کنیم.
4. وضع و موضوع له الفاظ عبادات
وضع و موضوع له ظاهرا در الفاظ عبادات عام است و احتمال اینکه موضوع له خاص باشد خیلی بعید است چون بعضی از استعمالات در آیات و روایات امده است مثل الصلاه تنهی عن الفحشاء و...
یا باید بگوئیم که تمام این اطلاقات مجازی است. (زیرا لفظی که برای خصوص مرتبه ای وضع شده بود در کلی و قدر جامع استعمال شده است که غیر موضوع له است).
یا باید بگوییم تمام این اطلاقات مجازی است یا اصل استعمال آنها را در کلی منع کرده و بگوئیم که در همین موارد هم خصوص مرتبه ای از مراتب اراده شده است، و هیچ کدام از دو امر قابل قبول نیست و هر دو در غایت بعد است (زیرا اطلاق مجازی نیازمند علاقه است و در استعمالات مذکور علاقه لحاظ نشده است. و نیز این سؤال مطرح میشود که حمل موارد مذکور بر خصوص کدام مرتبه باشد؟ ظاهرش استعمال در خود جنس و کلی است نه در مرتبه معینی.
شرح کفایه الاصول علی محمدی - ج۱، ص۱۴۲
5. ثمره نزاع صحیحی و اعمی
مقدمه: اصاله العموم، اکرم العماء و اصاله الاطلاق، اکرم عالما... در شبهه حکمیه اجرا می شود نه مصداقیه(موضوعیه)...
در اجرای اصاله الاطلاق دو چیز لازم است:
الف: مقدمات حکمت : 1. مولا در مقام بیان باشد2. قرینه نیاورد 3. قدر متقین در کار نباشد.
ب. شک در ارکان نباشد
ثمره اول: اگر شک کردی چیزی جزء عبادت هست یا نیست: صحیحی نمی تواند اصاله الاطلاق جاری کند ولی اعمی میتواند جاری کند. پس صحیحی باید اصاله الاحتیاط یا اصل اشتغال به کار ببرد و اعمی اصاله البرائت جاری می کند.
ثمره دوم: اگر خطاب مجمل یا مهمل باشد، صحیحی به اشتغال و اعمی به برائت حکم می کند.
- تلخیص کفایه الاصول
- ۳۳۰۵