سایت رسمی عباد الرحمن

عباد الرحمن,احکام,طب,طب اسلامی,عکس نوشته,کتاب,دانلود کتاب,تفسیر,بصیرت افزایی,حوزه,دانلود کتابpdf,آیت الله تبریزیان

مقدمات صحیح و اعم (تلخیص کفایه)

  • ۱۸:۰۰
 
صحیح و اعممرحوم اخوند خراسانی در کتاب کفایه الاصول قبل از بررسی ادله صحیحی و اعمی پنج مقدمه را مطرح می کند که ثمره نزاع و قدر جامع بنابر قول اعمی و صحیحی هم از مقدمات این بحث هستند. اموری که قبل از وارد شدن به بحث باید ذکر شوند(مقدمات صحیح و اعم):

محل نزاع صحیحی و اعمی 

اختلاف صحیحی و اعمی فقط با ثبوت حقیقت شرعیه پیش می آید و در وجود اختلاف با عدم ثبوت حقیقت شرعیه اشکال است.

2. معنی صحیح 

معنی صحت، نزد همه یک چیز است یعنی تمامیت اجزاء و شرائط و معانی مختلفی که از صحت شده، تفسیر به لوازم مهم آن بوده است.

3. قدر جامع 

چه صحیحی باشیم چه اعمی، باید قدر جامعی در  بین افراد باشد تا لفظ برای آن قدر جامع  وضع شده باشد. بنا بر قول صحیحی میتوان قدر جامع تصور کرد ولی بنا بر قول اعمی تصور قدر جامع در غایه اشکال است.

•قدر جامع بنا بر قول صحیحی:

 در وجود این قدر جامع شکی نیست و قدر جامع همان کلی است که با خواص وآثارش به آن اشاره می شود مثل ناهی از فحشا بودن نماز

•قدر جامع بنا بر قول اعمی

1. مقداری از اجزاء عبادت مانند ارکان نماز در نماز

اشکال: صدق حقیقی لفظ صله دائر مدار ارکان نیست و این نام گذاری جامع افراد و مانع اغیار نیست. برخی نماز ها مثل نماز غریق تمام ارکان را ندارد ولی عرفا نماز صدق می کند و بعضی نماز ها تمام ارکان را دارد ولی سائر اجزاء و شرایط را ندارد و عرفا نماز صدق نمی کند.

اگر نماز با تمام ارکان و اجزاء وشرایط انجام شود لازم می آید لفظ نماز مجاز استعمال شود.

2. معظم اجزاء قدر جامع باشد و مقدار این اجزاء هم دائر مدار صدق عرفی باشد.

اشکال: آنچه که در مسمی معتبر است تبدل پیدا می کند مثلا در یک نماز فقط سجده به جا نیاورده وصدق عرفی نماز می کند و در نماز دیگر فقط رکوع به جا نیامده وباز هم صدق عرفی نماز می کند. پس نماز با سجده وبدون سجده نماز هست.

اگر نماز با تمام ارکان و اجزاء وشرایط انجام شود لازم می آید لفظ نماز مجاز استعمال شود.

درنماز تام الاجزاء و الشرایط، هر یک از اجزاء مردد شده است بین اینکه داخل در معظم اجزاء هست یا نه.

3. وضع اسامی عبادات مثل وضع اسامی اشخاص و علم های شخصی باشد  همانطور که کوچکی و بزرگی و نقص و زیادت تاثیری در صدق اسم بر آن ندارد.

اشکال: قیاس مع الفارق است و الفاظ برای شخصیت افراد وضع شده است و تا وجود شخص باقی هست، شخصیت و ماهیت او هم باقی است. بخلاف الفاظ عبادات که باید جامع اجزاء مختلف و حاوی آنها باشد.

4. قدر جامع مثل معجون ها و مرکبات خارجیه است. همانطور که عرف اگر یک داروی ترکیبی یا معجونی دیگر یک جزء کم یا زیاد شود تسامح می کند و آن را همان معجون می داند در الفاظ عبادات هم تسامح می کند.(الفاظ عبادات برای صحیح وضع شدند ولی در فاسد تسامحا همان لفظ را عرف به کار می برد.)

اشکال: قیاس مع الفارق هست چون معجون ها و مرکبات خارجیه در ابتدا برای ترکیب خاصی وضع شده اند ولی در الفاظ عبادات اینطور نیست و عبادت صحیح در حالت مختلف متفاوت است و یک عبادت در یک حالت صحیح هست و در حالتی دیگر فاسد(مثل نماز دو رکعتی در حالت حضور و سفر)

5. قدر جامع مثل اسامی مقادیر و وزن ها هست(مثلا متر را واضع وضع کرده برای 100 سانتی متر ولی این اسم برای بیشتر از 100 سانتیمتر و کمتر از آن هم استعمال می شود (یا همان ابتدا برای اعم وضع شده یا در اثر کثرت استعمال حقیقت شده در آن معنا).

اشکال: قیاس مع الفارق است چون عبادت صحیح در حالات مختلف از حیث زیاده و نقص متفاوت است و چیز ثابتی وجود ندارد که زیاده و نقصان را با آن قیاس کنیم و لفظ را برای اعم از آن وضع کنیم.

4. وضع و موضوع له الفاظ عبادات

وضع و موضوع له ظاهرا در الفاظ عبادات عام است و احتمال اینکه موضوع له خاص باشد خیلی بعید است چون بعضی از استعمالات در آیات و روایات امده است مثل الصلاه تنهی عن الفحشاء و...

یا باید بگوئیم که تمام این اطلاقات مجازی است. (زیرا لفظی که برای خصوص مرتبه ای وضع شده بود در کلی و قدر جامع استعمال شده است که غیر موضوع له است). 

یا باید بگوییم تمام این اطلاقات مجازی است یا اصل استعمال آنها را در کلی منع کرده و بگوئیم که در همین موارد هم خصوص مرتبه ای از مراتب اراده شده است، و هیچ کدام از دو امر قابل قبول نیست و هر دو در غایت بعد است (زیرا اطلاق مجازی نیازمند علاقه است و در استعمالات مذکور علاقه لحاظ نشده است. و نیز این سؤال مطرح می‌شود که حمل موارد مذکور بر خصوص کدام مرتبه باشد؟ ظاهرش استعمال در خود جنس و کلی است نه در مرتبه معینی. 

شرح کفایه الاصول علی محمدی -  ج۱، ص۱۴۲ 

5. ثمره نزاع صحیحی و اعمی

مقدمه: اصاله العموم، اکرم العماء و اصاله الاطلاق، اکرم عالما... در شبهه حکمیه اجرا می شود نه مصداقیه(موضوعیه)... 

در اجرای اصاله الاطلاق دو چیز لازم است:

الف: مقدمات حکمت : 1. مولا در مقام بیان باشد2. قرینه نیاورد  3. قدر متقین در کار نباشد.

ب. شک در ارکان نباشد

ثمره اول: اگر شک کردی چیزی جزء عبادت هست یا نیست: صحیحی نمی تواند اصاله الاطلاق جاری کند ولی اعمی میتواند جاری کند. پس صحیحی باید اصاله الاحتیاط یا اصل اشتغال به کار ببرد و اعمی اصاله البرائت جاری می کند.

ثمره دوم: اگر خطاب مجمل یا مهمل باشد، صحیحی به اشتغال و اعمی به برائت حکم می کند.

بعدیابتداقبلی

åã ÝíÓäãÇ ˜áæÈ ÇÝÓÑÇä
علی اسمعیلی
تشکر از مطلب زیبا شما اتفاقا من در مسئله صحیح و اعم مشکل داشتم تشکر
الحمد لله که مطلب رسید:)...
خواهش می کنم...
....همنشین عقل ....
متشکرم
خواهش می کنم دوست عزیز...
بالای آسمان
من نمی دونم چرا از کفایه، ندیده بدم میاد
ان شاء الله خیره:)...
عباس حیدری
تلقین خیلی عجیبه

تلقین کنیم که خیلی سخت نیست هر پایه ای که هستین خوب بخونین کفایه رو هم بانگاه خوب بخونین البته استاد خوبس هم انتخاب کنید که موفق باشید
ممنون از توصیتون... 
باید این کتاب ها را خوب خواند...

محمد

سلام

تلخیص های خوبی ارائه کردید ان شاء الله در تکمیل آنها و خدمت به جامعه ی تلخیص خوانان موفق و پیروز باشید.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan

کپی برداری برای سایت های غیر تجاری و تبلیغی آزاد می باشد

نظرات خصوصی جواب داده نمی شود