- يكشنبه ۲۷ اسفند ۹۶
- ۱۸:۳۸
خاتمه استصحاب: نسبت بین استصحاب با سائر اصول عملیه و تعارض دو استصحاب
نسبت بین استصحاب با سائر اصول عملیه:
استصحاب نقلی وارد بر سائر اصول عملیه است و بر آنها مقدم می شود.
استصحاب بر اصول عملیه عقلیه هم مقدم است:
موضوع برائت عقلیه: عدم البیان
موضوع اصاله الاحتیاط عقلی: عدم مومّن از عقاب
موضوع تخییر عقلی: عدم المرجح
استصحاب که یک اصل عملی برخوردار از حجیت است می گوید انا البیان ، پس موضوع برائت عقلی از دست می رود. استصحاب می گوید: انا مومن من العذاب پس موضوع اختیاط عقلی برداشته می شود. استصحاب می گوید انا المرجح، پس موضوع تخییر برداشته می شود. (ورود)
تعارض دو استصحاب:
الف. با عدم علم به نقض حالت سابقه در احدهما است و فقط مکلف در مقام امتثال نمی تواند به حصر دو مستصحب عمل نماید: تزاحم است.
مثال: خطاب اکرم العلما بر مکلف ثابت است و زید و عمر هم در عموم خطاب داخلند ولی الان تردید داریم اکرام هر دو واجب است یا نه؟ (به دلیل ضیق وقت یا ...) هرکدام اهم هست استصحاب می کنیم در صورت تساوی تخییر در استصحاب
ب. با علم به نقض حالت سابقه در احدهما است
1) یا یکی از دو مستحب در طول دیگری است: ارتفاع یکی از دو مستصحب اثر شرعی مستصحب دیگر است
مثال: آب قلیلی داریم که حالت سابقه ان طهارت است ولی الان در طهارت و نجاست آن شک داریم: (استصحاب طهارت آب )
لباسی داریم که حالت سابقه یقینی آن نجاست است و این لباس در آن آب شسته شده . طهارت یا نجاستش مردد است : (استصحاب نجاست ثوب)
(الشک فی نجاسه الثوب المغسول بماء مشکوک الطهاره و قد کان (الماء) طاهرا)
استصحاب را در سبب جاری می کنیم ( استصحاب طهارت آب) و باعث می شود که در مورد مسبب، موضوع استصحاب از بین برود زیرا لباس نجس که با آب پاک شسته شده شرعا یقین به طهارتش داریم (نقض یقین به یقین) لذا موضوع استصحاب از بین رفت.
وقتی اصل سببی جریان پیدا کند موضوع استصحاب را از بین می برد. اما اگر اصل مسببی را جاری کنیم ( استصحاب نجاست ثوب) یکی از دو محذور را به دنبال دارد:
1. بدون اینکه مخصصی وجود داشته باشد اصل سببی را تخصیص بزنیم و بگوییم شامل چنین مواردی نیست
2. تخصیص استصحاب سببی به وسیله استصحاب مسببی متوقف است بر اعتبار و حجیت استصحاب مسببی با وجود استصحاب سببی( دور)، وگرنه استصحاب سببی، موضوع استصحاب مسببی را از بین می برد.
در صورتی که استصحاب سببی به جهت داشتن مانع، جریان پیدا کنند (مثل اینکه مبتلا به متعارض باشد. مثلا دو آب طاهر داشتیم و یقینا قطره نجسی به یکی از آنها اصابت کرد چون علم اجمالی به نجاست احدهما داریم استصحاب طهارت آب جاری نمی شود. در این صورت استصحاب مسببی جاری می شود زیرا ارکانش تام است.
2) یا دو مستحب در عرض هم هستند ( ارتفاع یکی از دو مستصحب از آثار شرعیه مستصحب دیگر نیست):
الف. جریان دو استصحاب منجر به مخالفت قطعیه عملیه با تکلیف می شود
ب. جریان دو استصحاب منجر به مخالفت قطعیه عملیه با تکلیف نمی شود
مثال: دو ظرف آب که حالت سابقه آنها طهارت است داریم یقین داریم قطره ای خون یا بول به یکی از دو ظرف اصابت نموده (علم اجمالی به نجاست یکی از دو ظرف داریم):
نسبت به ظرف الف: استصحاب طهارت
نسبت به ظرف ب: استصحاب طهارت
جریان استصحاب در هر دو مخالفت عملیه قطعیه می شود
دوظرف آب که حالت سابقه آنها نجاست است داریم یقین دارم که یکی از آنها پاک شد (علم اجمالی به طهارت یکی از دو ظرف)
نسبت به ظرف الف: استصحاب نجاست
نسبت به ظرف ب: استصحاب نجاست
جریان استصحاب در هر دو موجب مخالفت عملیه قطعیه با تکلیف فعلی نمی شود.
در جایی که مخالفت قطعیه عملیه وجود ندارد استصحاب جاری می شود چون:
اولا: مقتضی برای جریان هر دو استصحاب موجود است.
ثانیا: مانعی هم از جریان استصحاب در اطراف نیست. زیرا مخالفت عملیه ای با حکم فعلی صورت نمی گیرد بلکه فقط مخالفت التزامیه است.
شیخ انصاری ره: در اطراف علم اجمالی جای استصحاب نیست و گرنه با توجه به اینکه در صدر اخبار استصحاب به نحو لاینقض الیقین بالشک فرموده: که مفید سلب عام است و در ذیل بعضی از اخبار فرموده است تنقضه بیقین آخر (موجبه جزئیه)بنابرین تناقض صدر و ذیل به وجود می آید.
جواب آخوند ره: دو اشکال بر فرمایش شیخ وارد است:
1) مراد از یقین که در ذیل اخبار وارد شده است که با یقین می توان یقین را نقض کرد یقین تفصیلی است نه یقین اجمالی. در اطراف علم اجمالی یقین تفصیلی نداریم.
2) هرچند بعضی از اخبار استصحاب مزین به چنین ذیلی هستند که علی الفرض ممکن است تناقض صدر و ذیل در اثر جریان استصحاب در اطراف علم اجمالی حاصل می شود اما چنین ذیلی در بعضی از اخبار استصحاب وارد نشده بلکه فقط مشتمل بر صدر هستند لذا جریان استصحابی که از اینگونه روایات استفاده می شود محذوری ندارد و آن ذیل به این روایات سرایت نمی کند.
- تلخیص کفایه الاصول
- ۱۹۰۱