سایت رسمی عباد الرحمن

عباد الرحمن,احکام,طب,طب اسلامی,عکس نوشته,کتاب,دانلود کتاب,تفسیر,بصیرت افزایی,حوزه,دانلود کتابpdf,آیت الله تبریزیان

عشق واقعی

  • ۱۲:۳۱

در مورد عشق نظریات مختلفی مطرح شده است که ما آنها را در پست قبلی مطرح کردیم و نظریه سوم را برگزیدیم که عشق دو نوع است: عشق جسمانی (ریشه جنسی دارد و عشق مجازی است) و عشق روحانی (عشق واقعی و حقیقی). در این پست می خواهیم در مورد عشق واقعی انسان به انسان بحث کنیم. 

عشق واقعی

عشق واقعی عشقی است که غریزه جنسی هیچ گونه تاثیری در آن نداشته است و عاشق می خواهد که در معشوق فنا شود .عشق واقعی عشق نفسانی است، به این معنا که در واقع میان دو روح نوعی کشش وجود دارد.
و در واقع اینها مدعی هستند که در روح انسان یک بذری برای عشق روحانی و معنوی هست که در واقع، نفسی هم اگر اینجا وجود دارد او فقط محرک انسان است، و معشوق حقیقی انسان یک حقیقت ماوراء طبیعی است که روح انسان با او متحد می‌شود و به او می‌رسد و او را کشف می‌کند، و در واقع معشوق حقیقی در درون انسان است.
در همین زمینه است که داستانها نقل می‌کنند، می‌گویند اینکه عشق می‌رسد به آنجا که عاشق، خیال محبوب را از خود محبوب عزیزتر و گرامی تر می‌دارد ، برای آن است که خود محبوب و زمینه اولی تحریک در درون انسان است و او در درون خودش با یک حقیقت دیگری با همان صورت معشوق که در روح او هست و در واقع صورت این شی ء (معشوق ظاهری) نیست، صورت یک شی ء دیگر است خو می‌گیرد و با او هم خوش است.
این داستان را حتی در کتابهای فلسفی نیز نقل می‌کنند که مجنون بعد از اینکه آنهمه شعرها و غزلها در فراق لیلا و در عشق او گفته بود، روزی در بیابان، لیلا آمد بالای سرش و او را صدا زد: مجنون سرش را بلند کرد، گفت: کی هستی؟ گفت: منم لیلا، آمده‌ام سراغت. (به خیال اینکه دیگر حالا مجنون بلند می‌شود و این محبوبی را که در فراقش اینقدر نالیده چگونه در آغوش می‌گیرد. ) گفت: نه، برو: لی غنی عنک بعشقک من به عشق تو خوشم و از خودت بیزارم.
اتفاقا نظیر همین قضیه را در شرح حال شاعر معروف زمان خود ما شهریار می خواندم.

سخن ویلیام جیمز

ویلیام جیمز در کتاب دین و روان می‌گوید: به دلیل یک سلسله تمایلات  که در ما هست که ما را به طبیعت وابسته کرده است، یک سلسله تمایلات دیگری هم در ما وجود دارد که با حسابهای مادی و با حسابهای طبیعت جور در نمی آید و همین تمایلات است که ما را به ماوراء طبیعت مربوط می‌کند، که توجیه و تفسیرش همان است که حکمای اسلامی کرده اند و معتقدند که این حالت فنایی که عاشق پیدا می‌کند در واقع مرحله تکامل اوست، این فنا و نیستی نیست، اگر معشوق واقعی اش همین شی ء مادی و جسمانی می‌بود، فنا و غیر قابل توجیه بود که چطور یک شیی ء به سوی فنای خودش تمایل پیدا می‌کند ؟ ولی در واقع معشوق حقیقی او یک واقعیت دیگر است و این (معشوق ظاهری) نمونه ای و مظهری از اوست و این در واقع با کاملتر از خودش و با یک مقام کاملتر متحد می‌شود و به این وسیله این نفس به حد کمال خودش می‌رسد. 

سخن راسل

غربیها اینگونه عشقها را عشقهای شرقی می‌نامند و حتی تقدیس هم می‌کنند.
برتراند راسل در کتاب زناشویی و اخلاق می‌گوید:
" ما امروزیها حتی در عالم تصور نمی توانیم روحیه آن شاعرانی را که در اشعارشان از فنای خود سخن می‌راندند بی آنکه کوچکترین التفاتی از محبوب بخواهند درک بکنیم. " می خواهد بگوید که ما معمولا در عشقهایی که خودمان سراغ داریم عشق را وسیله ای و مقدمه ای برای وصال می‌دانیم. (در این زمینه جمله‌های دارد. ) می‌گوید در عشقهای شرقی اساسا عشق وسیله نیست و خودش فی حد ذاته هدف است، و بعد خیلی هم تقدیس می‌کند، می‌گوید این عشقهاست که به روح انسان عظمت و شکوه و شخصیت می‌دهد.

منبع:  

کتاب فطرت شهید مطهری،صفحه 98

مطالب مرتبط:

ماهیت عشق چیست؟

åã ÝíÓäãÇ ˜áæÈ ÇÝÓÑÇä
فرشته ...
مثل همیشه خوب
ممنون
یاعلی
خواهش میکنم...
گل پسر
لایک .
ممنون گل پسر...
علی رحمانی پور
ممنون
خواهش میکنم...
حدیث روزانه
++++
لطفا ادامه بدهید
ان شاء الله...
حامد عبدالهی
سلام بر شما
وظیفه بود. خواهش میکنم
گویا من هم دارم به همین سمت پیش میرم. امیدوارم عاشقی باشم وفادار و با عفت. و امیدوارم با همین عشق هم بمیرم
هر چند خیلی دلگیرم...
بله و من هم هر لحظه به زیبایی خدا پی بردم و بهش نزدیکتر شدم. مهربانی، بخشش، وفاداری و عشق خدا رو دیدم و ازش الگو گرفتم...
درد داره. سخته. داره جسمم رو از بین میبره. هر چند روحم داره قوی تر میشه.

حرفاتونو قبول دارم. و دلیل اصرار من بر عشق هم همینه. زیبایی ها و ممکن هایی رو دیدم که نمیتونم ازشون دل بکنم. یه بنده که ارزش دل بستن تا این حد رو نداره! اونم کسی که بی معرفتی کرده و پای عهد و پیمانش نمونده. همونطور که خودتون از قول ویلیام جیمز مطرح کردین :
اگر معشوق واقعی اش همین شی ء مادی و جسمانی می‌بود، فنا و غیر قابل توجیه بود که چطور یک شیی ء به سوی فنای خودش تمایل پیدا می‌کند ؟ ولی در واقع معشوق حقیقی او یک واقعیت دیگر است و این (معشوق ظاهری) نمونه ای و مظهری از اوست و این در واقع با کاملتر از خودش و با یک مقام کاملتر متحد می‌شود و به این وسیله این نفس به حد کمال خودش می‌رسد. 
چیزی که باعث موندن من شده، زیبایی هایی بوده که دیدم. من اونقدر خواستم که دیگه نمیتونم نخوام ... زیبایی هایی رو دیدم و مناجات هایی که داشتم، همه باعث اطمینان من به راهی شدن که باید در اون قدم بگذارم. پس بدون ترس در اون داخل شدم.
همش از خودم گفتم اما منظور این بود که این حرفها رو قبول دارم.

متشکرم از وقتی که گذاشتین. سپاس
علیکم السلام دوست عزیز ...
خواهش میکنم ... وظییفه بود...
امیدوارم که این حال خوب رو بتونید حفظ کنید و کمال استفاده رو از اون ببرید... شما کتاب های اخلاقی و عرفانی رو هم میخونید؟ چقدر خوب بود که شما از عشق حقیقی می نوشتید... چون نوشته های شما میتونه تاثیر گذار باشه و دیگران رو به این مسیر سوق بده...
این بنده حقیر سرپا تقصیر رو هم دعا کنید...
حامد عبدالهی
سلام بر شما
وظیفه ای نیست. خوش اومدید
امیدوارم بتونم
کتابای اخلاقی رو نه، ولی روانشناسی رو بله
عشق حقیقی مثل شاه بیت یه مثنوی میمونه. که تمام معنای شعر رو در خودش داره و شعر بی حضور اون، اصلا شعر نیست!
متشکرم. کسی به نوشته های من اهمیتی نمیده. چون حقیقتا کسی که با عشق واقعی روبرو نشه، فرق اونو با عشقای خیالی و تقلبی نخواهد فهمید. کسی که عاشق نیست، این حرف ها رو نمیفهمه...
متاسفانه همه ما ادعای دانستن داریم ولی هیچکدوممون قبل از عاشق شدن، اصلا نمیریم چهار تا منبع رو بگردیم تا بدونیم اصلا عشق چیه! شاید این احساسی که در من شکل گرفته، اصلا عشق نیست! اون رو نمیشناسیم. به همین خاطر هم خودمون رو رنج میدیم و هم اگر کسی پیدا شد و عشق واقعی داشت نسبت به ما، اون رو هم رنج میدیم و از عشق دلسرد و دلزده میکنیم! در مورد عشق زیاد در وبلاگم نوشتم ولی آیا حق عشق رو ادا کردم؟ هرگز...!
محتاجم به دعا عزیز...

علیکم السلام دوست عزیز
به شما پیشنهاد می کنم کتاب های اخلاقی مثل معراج السعاده و چهل حدیث امام خمینی و... را حتما مطالعه کنید. بسیار مفید و زیبا هستند ...
یک قصه نیست غم عشق وین عجب ... کز هر زبان که می شنوم نامکرر است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan

کپی برداری برای سایت های غیر تجاری و تبلیغی آزاد می باشد

نظرات خصوصی جواب داده نمی شود