- جمعه ۲۱ اسفند ۹۴
- ۱۵:۳۳
علی بن ابراهیم از پدرش نقل کرده که ایشان گفت:
دیدم عبدالله بن
جُندَب را در موقف عرفات، در حالتی که موقفی بهتر از موقف او ندیدم. در تمام مدت
وقوف، دستهایش به جانب آسمان بلند بود و اشکش به صورتش میریخت و به زمین میرسید،
تا وقتی که مردم از عرفات بازگشتند. گفتم: «ای ابامحمد! من هرگز موقفی بهتر از
موقف تو ندیدم» . گفت: «به خدا قسم، من دعا نکردم، مگر درباره برادران دینیام و
این برای آن بود که خبر داد مرا ابوالحسن موسی (ع) [امام موسی بن جعفر
(علیهماالسلام)] که:
مَنْ دَعَا لأَخِیهِ
بِظَهْرِ الْغَیْبِ نُودِیَ مِنَ الْعَرْشِ وَ لَکَ مِائَةُ أَلْفِ ضِعْفٍ فَکَرِهْتُ
أَنْ أَدَعَ مِائَةَ أَلْفٍ مَضْمُونَةٍ لِوَاحِدَةٍ لا أَدْرِی تُسْتَجَابُ أَمْ
لا(1)
هر که دعا کند
درباره برادر خود که غایب است، ندا از عرش میرسد که، از برای تو باشد صدهزار
برابر این و لذا من سزاوار ندیدم که از دست بدهم صدهزار [حسنه یا دعای] ضمانت شده
را به خاطر یکی که نمیدانم مستجاب خواهد شد یا نه.
به همین خاطر بود
حضرت فاطمه سلام الله علیها برای دیگران بسیار دعا می کردند چنان که در روایت امده
است
وابن بابویه به سند معتبر از حضرت امام حسن علیه السّلام روایت کرده است که آن حضرت فرمود که در شب جمعه مادرم فاطمه علیهاالسّلام در محراب خود ایستاده ومشغول بندگی حق تعالی گردید وپیوسته در رکوع وسجود وقیام ودعا بود وتا صبح طالع شد شنیدم که پیوسته دعا می کرد از برای مؤ منین ومؤ منات وایشان را نام می برد ودعا برای ایشان بسیار می کرد واز برای خود دعائی نمی کرد، پس گفتم: ای مادر! چرا از برای خود دعا نکردی چنانکه از برای دیگران کردی؟ فرمود: یا بُنَیَّ! الْجارُ ثُمَّ الدّار؛ ای پسرجان من! اوّل همسایه را باید رسید وآخر خود را. (2)
پاورقی
- اصول کافی ج2 ص507
- علل الشرایع شیخ صدوق ص 181.
- ۱۸۵۱