- يكشنبه ۱۷ مرداد ۹۵
- ۲۱:۲۸
در آیه 34 سوره نساء که با اَلرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَآءِ شروع می شود، سه مبحث ولایت و سرپرستی مردان بر زنان و نشانه های زن های خوب و شایسته و نحوه برخورد با زنی که ولایت و سرپرستی همسرش را نمی پذیرد را بیان می کند...
ولایت و سرپرستی مردان بر زنان
خداوند در این آیه از ولایت و سرپرستی مردان بر زنان که شامل ولایت مرد بر همسرش هم می شود، صحبت به میان آورده است و دلایل این ولایت را هم بیان می کند و می فرماید:
اَلرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَآءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَ بِمَآ أَنْفَقُواْ مِنْ أَمْوَ لِهِمْ ...
مردان داراى ولایت بر زنانند از آن جهت که خدا بعضى از ایشان (مردان) را بر بعضى (زنان) برترى داده (قدرت بدنى، تولیدى واراده بیشترى دارند) و از آن جهت که از اموال خود نفقه مى دهند
«قَوّام» به کسى گفته مى شود که تدبیر و اصلاح دیگرى را بر عهده دارد. (قوام صیغه مبالغه قیام است)
«نشوز» از «نشز» به معناى زمین بلند وبه سرکشى وبلندپروازى نیز گفته مى شود.(به زنی که از شوهر در مسائل جنسی و بیرون رفتن از خانه نافرمانی می کند ناشزه می گویند)
شرط سرپرستى و مدیریت، لیاقت و توانایی تأمین و اداره زندگى است و به این جهت، مردان نه تنها در امور خانواده، بلکه در امور اجتماعى، قضاوت و جنگ نیز بر زنان مقدّمند، «بما فضّل اللّه... و بما انفقوا» و به این خاطر نفرمود: «قوّامون على ازواجهم»، زیرا که مسئله ى زوجیّت مخصوص زناشویى است و خدا این برترى را مخصوص خانه قرار نداده است.
گرچه برخى زنان، در توان بدنى یا درآمد مالى برترند، ولى در قانون و برنامه، باید عموم را مراعات کرد، نه افراد نادر را.
این آیه شریفه این پیام را برای ما دارد که در اداره امور زندگى، باید تعقّل و تدبیر، بر احساسات و عواطف حاکم باشد. «الرّجال قوّامون على النساء» و نظام حقوقى اسلام با نظام تکوین و آفرینش هماهنگ است.
حقّ مدیریّت مرد، به خاطر ساختار جسمى و روحى اوست. «الرّجال قوّامون على النساء» و قانونگذار باید در وضع قانون، به تفاوت هاى طبیعىِ زن و مرد در آفرینش، توجه داشته باشد. «الرّجال قوّامون... بما فضّل اللّه»
و در نظر نگرفتن تفاوت های طبیعی و جایگاه زن و مرد در آفرینش ،طبعات فروانی چون زیاد شدن طلاق ،فساد و ... خواهد داشت.
نشانه های زن خوب و شایسته
فالصَّلِحَتُ قَنِتَتٌ حَفِظَتٌ لِّلْغَیْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ...(34 نساء)
پس زنانِ شایسته، فرمان بردارند و نگهدار آنچه خدا (براى آنان) حفظ کرده، (حقوق واسرار شوهر، ) در غیاب اویند.
این آیه، سفارش به زنان است که این صفات را داشته باشید.البته اطاعت زن از شوهر و حفظ حقوق وى، مشروط به تأمین زندگى او از سوى مرد است. «بما انفقوا... فالصالحات قانتات حافظات»
پس نشانه شایستگى زن اطاعت و تواضع او نسبت به شوهر «قانتات» و رازدارى، حفظ مال و آبرو و ناموس شوهر در غیاب اوست. «فالصالحات... حافظات للغیب»
باید توجه داشت که خداوند تواضع زن را، ضعف زن نمی داند،بلکه ارزش او میداند. «فالصالحات قانتات»
نحوه برخورد با زنی که ولایت و سرپرستی مرد را نمی پذیرد
بعد از این که خداوند در آیه 34 سوره نساء در مورد ولایت و سرپرستی مردان بر زنان و نشانه های زنان شایسته صحبت می کند، نحوه برخورد با زنانی که از شوهر، نافرمانی و سرپیچی می کنند را مطرح می کند و میفرماید:
...وَالَّتِى تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلَا تَبْغُواْ عَلَیْهِنَّ سَبِیلاً إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیّاً کَبِیراً
و (امّا) زنانى که از سرپیچى آنان بیم دارید، پس (نخست) آنان را موعظه کنید و (اگر مؤثّر نشد) در خوابگاه از آنان دورى کنید و (اگر پند وقهر اثر نکرد، ) آنان را بزنید (وتنبیه بدنى کنید)، پس اگر اطاعت شما را کردند، بهانه اى بر آنان (براى ستم وآزار) مجویید. همانا خداوند بزرگوار و بزرگ مرتبه است.
اگر زن در امور مربوط به شؤون زوجیت که حیطه قوامیت و ولایت مرد هست نافرمانی می کند مرد باید زن را موعظهکند و با او حرف بزند وسعی کند از هر راهی که می تواند زن را از این نافرمانی باز دارد. و زندگی را به مسیر طبیعی خود باز گرداند.
اگر موعظه اثر نداشت باید با او قهر کند و در رختخواب پشت به او کند و سعی کند از این راه وارد شود. و اگر قهر هم جواب نداد باید به خشونت متوسل شد.
وقتى راههاى مسالمت آمیز سود نبخشید، یا باید دست از انجام وظیفه کشید، یا باید در صورت تأثیر نداشتن موعظه و قهر، خشونت به خرج داد. به گفته ى روانشناسان، بعضى افراد، حالت مازوشیسم (آزار طلبى) پیدا مى کنند که تنبیه مختصر بدنى، برایشان همچون مرهم است. در تنبیهات بدنى هم، اسلام سفارش کرده که نباید به مرحله ى کبودى جسم یا زخمى شدن بدن برسد. به علاوه، مرد متخلّف هم گاهى توسط قاضى تنبیه بدنى مى شود.
رسول خداصلى الله علیه وآله فرمود: کتک شما نباید به نحوى باشد که اثر آن در جسم زن نمودى داشته باشد، یا کتک نشانه خودنمایى و اظهار قدرت مرد باشد که زهره چشمى بگیرد. «ضرباً غیر مبرّج» (۱)
امام صادق علیه السلام فرمودند: نشوز زن آن است که در فراش (همبستر شدن) از شوهر تبعیت نکند و مقصود از «اضربوهنّ»، زدن با چوب مسواک و شبیه آن است، زدنى که از روى رفق و دوستى باشد. (۲)
در آخر باید چند نکته را یاد آوری کنم:
1- علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد. پیش از آنکه زن ناشزه شود، چاره اى بیندیشید. «تخافون نشوزهنّ»
2- مرد هیچ حقّى در آزار همسر مطیع خود ندارد. «فان اطعنکم فلاتبغوا علیهنّ سبیلاً»
3- سه مرحله موعظه، ترک هم خوابى وتنبیه، براى مطیع کردن زن است. پس اگر از راه دیگرى زن مطیع مى شود، مرد حقّ برخورد ندارد. جمله ى «فان اطعنکم» نشانه آن است که هدف اطاعت است، گرچه از طریق دیگرى باشد.
4- تا موعظه مؤثر باشد، قهر و خشونت ممنوع و تا قهر و جدایى موقت اثر کند، تنبیه بدنى ممنوع است. «فعظوهنّ واهجروهنّ... واضربوهنّ»
5- برخورد خشن و تنبیه، تنها براى انجام وظیفه است، نه انتقام و کینه و بهانه. «فان اطعنکم فلاتبغوا علیهن»
منابع:
تفسیر نور ، تفسیر المیزان، تفسیر نمونه