- شنبه ۷ فروردين ۹۵
- ۲۰:۲۲
ﻟﺎ ﺇﻛﺮﺍﻩ ﻓﻰ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﻗﺪ ﺗﺒﻴﻦ ﺍﻟﺮﺷﺪ ﻣﻦ ﺍﻟﻐﻰ ﻓﻤﻦ ﻳﻜﻔﺮ ﺑﺎﻟﻄﻐﻮﺕ ﻭﻳﺆﻣﻦ ﺑﺎﻟﻠﻪ ﻓﻘﺪ ﺍﺳﺘﻤﺴﻚ ﺑﺎﻟﻌﺮﻭﺓ ﺍﻟﻮﺛﻘﻰ ﻟﺎﺍﻧﻔﺼﺎﻡ ﻟﻬﺎ ﻭﺍﻟﻠﻪ ﺳﻤﻴﻊ ﻋﻠﻴﻢ(256 بقره)
ﺩﺭ (ﭘﺬﻳﺮﺵ) ﺩﻳﻦ، ﺍﻛﺮﺍﻫﻰ ﻧﻴﺴﺖ. ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺭﺍﻩ ﺭﺷﺪ ﺍﺯ ﮔﻤﺮﺍﻫﻰ ﺭﻭﺷﻦ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻃﺎﻏﻮﺕ ﻛﺎﻓﺮ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩ، ﻗﻄﻌﺎ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﮕﻴﺮﻩ ﻣﺤﻜﻤﻰ ﺩﺳﺖ ﻳﺎﻓﺘﻪ، ﻛﻪ ﮔﺴﺴﺘﻨﻰ ﺑﺮﺍﻯ ﺁﻥ ﻧﻴﺴﺖ. ﻭﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺷﻨﻮﺍﻯ ﺩﺍﻧﺎ ﺍﺳﺖ.
شاید بعضی اینگونه برداشت کنند که نبود اکراه و اجبار در دین، به معنای این است که، یهودی حق دارد یهودی باشد و مسیحی حق دارد مسیحی باشد. و باید بگذاریم هرکسی هر دینی خواست انتخاب کند و همچنین در جامعه اسلامی نباید کسی را مجبور به حجاب کرد و هر کسی اختیار دارد که بی حجاب در جامعه باشد و هیچ کس حق ندارد کاری به کار او داشته باشد و... ولی هیچ کدام از این تفاسیر درست نیست چون اولا این تفسیر با بسیاری از دستورات دینی مثل جهاد و امر به معروف و حکم ارتداد و... تعارض پیدا می کند. و دوما با خواندن ادامه این ایه و ایه بعد متوجه می شویم که این ایات در مورد اختیاری بودن ایمان قلبی است.
ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻗﻠﺒﻰ ﺑﺎ ﺍﺟﺒﺎﺭ ﺣﺎﺻﻞ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﺩ، ﺑﻠﻜﻪ ﺑﺎ ﺑﺮﻫﺎﻥ، ﺍﺧﻠﺎﻕ ﻭ ﻣﻮﻋﻈﻪ ﻣﻰ ﺗﻮﺍﻥ ﺩﺭ ﺩﻟﻬﺎ ﻧﻔﻮﺫ ﻛﺮﺩ، ﻭﻟﻰ ﺍﻳﻦ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﻌﻨﺎ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻫﺮ ﻛﺲ ﺩﺭ ﻋﻤﻞ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﻫﺮ ﻣﻨﻜﺮﻯ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﺪ ﻭ ﺑﮕﻮﻳﺪ ﻣﻦ ﺁﺯﺍﺩﻡ ﻭ ﻛﺴﻰ ﺣﻖ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﺭﺍﻫﻰ ﻛﻪ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻛﺮﺩﻩﺍﻡ ﺑﺎﺯﺩﺍﺭﺩ. ﻗﻮﺍﻧﻴﻦ ﺟﺰﺍﻳﻰ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﺗﻌﺰﻳﺮﺍﺕ، ﺣﺪﻭﺩ، ﺩﻳﺎﺕ ﻭ ﻗﺼﺎﺹ ﻭ ﻭﺍﺟﺒﺎﺗﻰ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﻧﻬﻰ ﺍﺯ ﻣﻨﻜﺮ ﻭ ﺟﻬﺎﺩ، ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺣﺘﻰ ﺍﮔﺮ ﻛﺴﻰ ﻗﻠﺒﺎ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﻯ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﻭﻟﻰ ﺣﻖ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺑﺮﺍﻯ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻳﻚ ﻓﺮﺩ ﻣﻮﺫﻯ ﺑﺎﺷﺪ.
ﺍﺳﻠﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻛﻔﺎﺭ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ: «ﻫﺎﺗﻮﺍ ﺑﺮﻫﺎﻧﻜﻢ ﺍﻥ ﻛﻨﺘﻢ ﺻﺎﺩﻗﻴﻦ» (1) ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺍﺩﻋﺎﻯ ﺧﻮﺩ ﺻﺎﺩﻗﻴﺪ، ﺑﺮﻫﺎﻥ ﻭ ﺩﻟﻴﻞ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﻛﻨﻴﺪ. ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭘﺬﻳﺮﺵ ﺍﺳﻠﺎﻡ، ﺍﺟﺒﺎﺭ ﻧﻤﺎﻳﺪ؟ ﺟﻬﺎﺩ ﺩﺭ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﻳﺎ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺑﺎ ﻃﺎﻏﻮﺕﻫﺎ ﻭ ﺷﻜﺴﺘﻦ ﻧﻈﺎﻡ ﻫﺎﻯ ﺟﺒﺎﺭﻯ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺗﻔﻜﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻠﺖﻫﺎ ﻧﻤﻰ ﺩﻫﻨﺪ ﻭ ﻳﺎ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﺤﻮ ﺷﺮﻙ ﻭ ﺧﺮﺍﻓﻪ ﭘﺮﺳﺘﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﻳﻚ ﺑﻴﻤﺎﺭﻯ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺳﻜﻮﺕ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺁﻥ، ﻇﻠﻢ ﺑﻪ ﺍﻧﺴﺎﻧﻴﺖ ﺍﺳﺖ. ﻣﻄﺎﺑﻖ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ، ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﻣﺼﺎﺩﻳﻖ ﺗﻤﺴﻚ ﺑﻪ «ﻋﺮﻭﺓ ﺍﻟﻮﺛﻘﻰ» ﻭ ﺭﻳﺴﻤﺎﻥ ﻣﺤﻜﻢ ﺍﻟﻬﻰ، ﺍﺗﺼﺎﻝ ﺑﺎ ﺍﻭﻟﻴﺎﻯ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺍﺳﺖ. ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻛﺮﻡ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﺑﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: «ﺍﻧﺖ ﺍﻟﻌﺮﻭﺓ ﺍﻟﻮﺛﻘﻰ». (1)
1- تفسیر نور