- جمعه ۱۶ بهمن ۹۴
- ۰۲:۲۰
فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتىِ فَطَرَ النَّاسَ عَلَیهَْا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَالِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَ لَکِنَّ أَکْثرََ النَّاسِ لَا یَعْلَمُون
ترجمه: پس روى خود را متوجّه آیین خالص پروردگار کن! این فطرتى است که خداوند، انسان ها را بر آن آفریده؛ دگرگونى در آفرینش الهى نیست؛ این است آیین استوار؛ ولى اکثر مردم نمى دادند[ روم–30]
نکته ها:
نه تنها خداشناسی، بلکه دین و آئین به طور کلى، یک امر فطرى است، وآنچه در شریعت وارد شده ریشه در فطرت انسان دارد.[۶]
دین به صورت خالص در درون جان آدمى وجود دارد، و انحرافات یک امر عارضى است، بنا بر این وظیفه پیامبران این است که این امور عارضى را از میان بردارند و به فطرت اصلى انسان امکان شکوفایى دهند.[۷]
فطرت انسانی ثابت و پایدار بوده و تغییر پذیر نیست لا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ.[۸]
پانویس:
↑ 6. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج16، ص 418.
↑ 7. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج16، ص 419.
↑8. جوادی آملی، فطرت در قرآن، ص 155.
- اخلاق وتربیت
- ۱۹۷۹